اگه شما تو موقعیت های زیر باشین
A کسی رو دوست دارین ولی میبینین طرف داغونه و یه جورایی باید پرستارش باشین تا لاورش!
– ولش می کنین و میرین دنبال زندگی تون.
– صرفا بهش می گین که به درمان یا مراقبت احتیاج داره
– سعی می کنین باهاش دوست بمونین و دورادور یه کمی هواشو داشته باشین
– پرستارش می مونین و به احترام عشقِ اولیه، بدرفتاری هاشو رو تحمل می کنین تاشاید بهتر بشه.هرچند تحقیر بشین
(احتمالا طرف فکر میکنه چقدر کَنِه هستین که با این اخلاقش بازم دوستش موندین)
.
A با یکی کات کردین ولی نمی خواهید دوستیتون هم قطع بشه. طرف دوستی رو چندان نمی خواد
– ول می کنین و شما هم بیخیال دوستی میشین
– بهش توضیح میدین که نیازی به قطع کامل رابطه نیست و بدلائلی هنوز دوستی ممکنه
– بهش میگین که با طرف قبلی تون هم تا وقتی نامردی یا بی ادبی سنگینی نکرده بود دوست موندین
– سعی می کنین بهش بفهمونین که دل ادم هتل نیست و اذیت میشین اگه دیگه نبینینش، حتی اگه شما کاتیده باشین
.
A طرف دوستای جالبی نداره
– سعی می کنین بهش هشدار بدین؛ گوش کرد کرد نکرد هم نکرد
– اگه گفت مزاحم نشو ، شما هم دیگه مزاحم نمیشین
– دورادور هواشو دارین
– نمی تونین بذارین خودشو خراب کنه، بدش میاد اگه چیزی بگین، حرص می خورین
.
A طرف میگه دیگه نه زنگ نه مسج نه پی ام و خلاصه هیچی
– این خواسته ی خود شما هم هست، از جان و دل می پذیرید؛ ..ن لقش
– wicked game رو گوش میدین گریه می کنین
– سعی می کنین بذارین زمان بگذره تا خودش نظرش عوض بشه
– یه راه غیر مستقیم پیدا می کنین و حرف هاتون رو می زنین. حداقل خالی میشین
– کاری به این حرفها ندارین و هر وقت حس داشتین بهش هم زنگ می زنین هم مسج!
.
A ظاهرا طرف دارای کارای خطرناک می کنه
– سریع فرار می کنین تا احیانا شما الوده نشدین
– سعی می کنین اول یه جوری مطمئن بشین یا از خودش بپرسین
– سعی می کنین بهش حالی کنین داره احتمالا بدبخت میشه!
– بهش میگین که اگه میخواد بدبخت بشه میل خودشه، ولی اگه کمک می خواد می تونه بگه
– سعی می کنین به منبعتون بفهمونین که به جای»قلیون میکشه» نگن » شیشا (تلفظ شبیه شیشه) میکشه»!
.
A یه موضوع افتضاح واسش پیش اومده که طرف خودش خبر نداره یا داره پنهان می کنه
– بهش نمیگین، خودش عقل داره و پدر مادرش هم هستن
– خیلی خلاصه بهش میگین که حواسش باشه
– بشدت بهش توصیه می کنین و سعی می کنین هشدار بدین که بخودش ضربه نزنه
– میذارین اگه قضیه جدی تر شد اون وقت یه تلنگر کوچیک بهش می زنین البته ممکنه دیر شده باشه
.
A طرف داره مسیر بدی رو میره، مثلا رو به افسردگی. خودش هم می دونه تقریبا ولی بی حرکته
– بی خیال، خودش که می دونه، دکتر هم که تا دلت بخواد هست
– بهش بگید یا نگید فرقی نداره ، مهم ترین عامل افسردگی، خودِ طرفه
– بهش میگید و پافشاری می کنین تا یه کاری بکنه
– بهش یه بار میگید، اگه استقبال کرد ادامه میدین(البته می دونین که افسرده ها استقبال نمی کنن)
.
A فامیل یا خانواده طرف بهش شک کردن. از رو پرینت تلفن، شما رو پیدا می کنن
– بهشون میگین که اشتباه گرفتن و این شماره رو تازه خریدین
– بهشون میگین که دوست ساده هستین و چیز زیادی هم نمی دونین(خوب اونام میرن سراغ بقیه دوستاش)
– فوری به خود طرف میگین و اونم میره با خوانوادش درمیفته ولی شما قول دادین نگین
– کاملا بهشون اطمینان میدین که نگرانی شون بیمورده و همه چی اوکی هستش
.
A طرف باهاتون قهر کرده بعد از کات کردنتون، حس می کنین روش نمیشه برگرده دوست بشین دوباره
– به تخ…تون! هر وقت خواست، میاد میگه
– بهش یه جورایی hintمیدین که بیاد
– اگه بیاد هم بهش اجازه نمیدین که دوست بشین دوباره
– خودتون پیش قدم میشین و بهش سلام می کنین. بسته به نوع جواب دادنش، تصمیم می گیرین
.
A می خواهین برین جایی،برای مدت طولانی برنمی گردین.خداحافظی می کنین یا نه
– نه! مگه موقعی که کات کرد جایی برای این حرفها گذاشت
– وقتی رفتم یه مسجی ایمیلی چیزی میدم بای بای می کنم
– یه جوری به گوشش می رسونم که دارم می رم. اگه خواست…
– یه سلام می کنم، اگه گرم جواب داد بهش می گم اگه سرد بود نمی گم
– بهش میگم، اهمیت نمی دم براش مهم باشه یا نه. باهاش حتما خداحافظی گرمی می کنم
.
A بخاطر طرفتون، با چند نفر مجبور شدین دعوا کنین. حالا که کات شدین:
– به اون چند نفر میگین که حرفشون درست بود و این بابا ارزش اش رو نداشت
– بهشون همچنان اجازه نمیدین پشت سرش بد حرف بزنن
– باهاشون اشتی می کنین ولی نه بخاطر کات شدن این رابطه
– اگه کارشون درست بوده، باهاشون اشتی می کنین. اگه هم کار خیلی بدی کردن، که دعوا حق شون بوده
.
A خاطرات زیادی از همدیگه دارین. جاهای زیادی رفتین با هم. حالا
– همه شون رو پاک می کنین حالا که با هم نیستین
– بخاطرشون گریه می کنین و غصه می خورین ولی چیزی نمیگین
– خاطره بخشی از زندگی ادمه. خوب یا بد ، نمیشه فراموشش کرد
– سعی می کنین با حفظ یه دوستی محترمانه و ساده، به خاطرات و باهم بدونتون احترام بذارین
.
A یه رابطه جدید دارین. خیلی راضی، خیلی خوشحال و خیلی عاشقانه. حالا،
– رابطه قبلی رو فراموش می کنین
– به عنوان یه دوست بدتون نمیاد باهاش گاهی ارتباط داشته باشین و ببینین همو
– اگه اون بخواد نه نمیگین ولی خودتون نمی خواهین پیش قدم بشین
– سعی می کنین طرف قبلی تون رو به عنوان دوست نگه دارین و خاطرات و دوستی تون رو زنده بگور نکنین
– به عنوان کسی که یه زمانی تمام دنیای شما بوده، مسلما الان هم دوستی باهاش رو می خواهید
.
A تو هر رابطه، یه جاهایی کار خراب میشه،
– می کشین کنار. باید غرورتون رو حفظ کنین
– تو عشق و توی جنگ همه چی منصفانه است. ناراحتی و گله هم نداره
– اگه طرف بهتون روبندازه، نه نمیگین. خودتون اهل پیش قدم شدن نیستین
– معتقدین تو دوستی و عشق، غرور معنایی نداره. پیش قدم میشین و تلاش می کنین
– اگه قرار باشه به کنه بودن متهم بشین، جلو نمیرین. سعی می کنین ژست بی خیالی به خودتون بگیرین
.
A وقتی به گذشته ها و یا همین الان فکر می کنین، یه جاهایی اشتباه های خودتون و طرف رو میبینین
– می پذیرین و سعی می کنین تو رابطه بعدی بهتر باشین
– به طرف میگین که کجا اشتباه کردین. حتی اگه همه چیز تموم شده باشه
– به طرف رُک و صریح میگین کجا اشتباه کرده. حتی اگه همه چیز تموم شده باشه
– گذشته ها، گذشته دیگه. مخور غم گذشته! بهش دیگه فکر نمی کنین
– سعی می کنین بهتر باشین و دیگه اشتباه نکنین. خیلی غیر مستقیم به طرف هم میگین. شاید به دردش بخوره
.